گوناگون از جهان...webnet.loxblog.com
گوناگون از جهان...webnet.loxblog.com
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 / 11 / 1390برچسب:, توسط کیا عشوری.kia ashoori |

نمایندهاصلح کسی است که برای نابود کردن رژیم اشغالگر قدس ایده همه جانبه داشته باشد.

با نرمش و انعطافی کهمقام معظم رهبری در طی مدیریت خود داشته‌اند، شرایط توسعه اقتدار بیشتر اسلام ونظام اسلامی و امة اسلامی در جهان پیش آمده است، در داخل گفتمان انقلاب اسلامیاحیا گردیده، در کشورهای اسلامی، بیداری اسلامی اوج گرفته و در غرب مخالفتها در حال تبدیلشدن به جنبشهای عظیم اجتماعی است. در این شرایط دشمن که ما را کانون هدایت حرکتعلیه خود می‌داند، با حرکات مذبوحانه درصدد ضربه زدن به انقلاب است، سه گزینه پیشماست:

1-مقابله انفعالی

دشمن در این فرض مرتبنقشه کشیده و عواملش اجرا می‌نمایند، ما نیز مرتب به دنبال کشف و خنثی‌سازی بودهمثل تحریم، ترور، خرابکاری و... مقابله بر اساس این فرض گرچه لازم است اما دردرازمدت فرسایشی و خسته‌کننده می شود.

2-مذاکره و عقب نشینی

عناصر سست در زیرفشارها عقب نشینی می‌کنند و رهبر را تنها می‌گذارند.

3-مقابله فعال

رهبر عزیز انقلاب و امةاسلامی به دنبال فعال نمودن بدنه جامعه در این مسیر می‌باشند، نمی‌توان منتظر بوددشمنان هر روز برای ما حادثه‌ای بیافرینند. مواضع بی‌سابقهاخیر معظم‌له در حمایت علنی از مبارزه با رژیم صهیونیستی نشان می‌دهد ایشان به جدبه دنبال نابود کردن اسرائیل با کمک امة اسلامی و نیروهای تازه انقلاب نموده می‌باشند،با این وصف ما نیاز به نمایندگانی داریم، که در عرصه‌های مختلف لوازم این سیاستجدی رهبری را ملاحظه نمایند، مثلا یک اقتصاد مقاومتی را برای شرایط خاص تدویننمایند. سخنان مهم رهبر معظم انقلاب در کرمانشاه نشان می‌‌دهد، ایشان باتوجه به شرایط داخلی و خارجی که اشاره شد، درصدد بازسازی سیاستهای نظام اسلامی درتمامی ابعاد می‌باشند، طبیعتا، مجلس نیز باید بتواند، قوانین متناسب با اینسیاستها را طراحی و تصویب نماید. لذا کسانی می‌توانند حضور مؤثر در مجلس داشتهباشند، که اولا گفتمان رهبری را به خوبی بشناسند، ثانیا توان ابتکار عمل در تولیدقوانین متناسب بر اساس مبانی دینی را دارا باشند. نکته مهم‌تر اینکه ما در فضایگفتمانی تشکیل دولت اسلامی به معنای وسیع آن و نو سازی ساستها می‌باشیم(1)، که همهعناصر مدیریتهای اصلی نظام بایست، مؤمن، انقلابی، شجاع، کارآمد، دشمن شناس و..باشند. این سنگ محکی است که به وسیله آن می‌توان نماینده اصلح را شناخت، نمایندهاصلح کسی است که برای نابود کردن رژیم اشغالگر قدس ایده همه جانبه داشته باشد.کسانی که توان شناخت گفتمان فعلی انقلاب اسلامی را ندارند، اگر به مجلس را یابند،توان همراهی با رهبری را در گامهای جدیدی که می‌خواهند بردارند را ندارند، درشعارها و سخنان افراد و جریانها دقت نماید، چه کسانی گفتمان جاری رهبری را شناختهاست. به امید انتخاب افرادی که توان تشخیص گفتمان انقلاب اسلامی در این شرایط راداشته باشند(ان شاءالله).

 (1)من یك نكته‌اى را در اینجا عرض بكنم. یكزنجیره‌ى منطقى وجود دارد؛پیش‌هااین را گفتیم، بحث شده. حلقه‌ى اول، انقلاب اسلامى است، بعد تشكیل نظام اسلامى است، بعد تشكیلدولت اسلامى است، بعد تشكیل جامعه‌ى اسلامى است، بعد تشكیل امت اسلامى است؛ این یكزنجیره‌ى مستمرى است كه به هم مرتبط است ... پس تشكیل جامعه‌ى اسلامى شد هدف؛ با همین خصوصیات، با همین شاخصهائىكه گفته شد. این هدف هرگز كهنه‌شونده نیست. مطالبه‌ى عدالت هرگز منسوخ نمیشود. ازاولِ تاریخ بشر تا امروز، انسانها به دنبال عدالت بوده‌اند. هر جا قیامى از طرفمردم هست، غالباً بر ضد بى‌عدالتى است، بر ضد تبعیض است. انسانها دنبال آزادىهستند. خداى متعال انسان را آزاد آفریده است؛ «لا تكن عبد غیرك و قد جعلك اللهحرّا»؛(4) خدا تو را آزاد آفریده است. انسان دنبال آزادى است؛ این یك خواسته‌ىفطرى است، این كهنه‌بشو نیست.

بنابراین وقتى انسان اهداف و آرمانهاى نظام اسلامى را نگاه میكند -یعنى جامعه‌ى اسلامى با این خصوصیات - مى‌بیند اینها هیچ وقت كهنه نمیشود. انسانهمیشه دنبال این آرمانهاست. هرچه هم كه حركت بكند، جا براى حركتِ بیشتر وجود دارد.مثلاً یكى از آرمانهاى شما پیشرفت است. پیشرفت نهایت ندارد، آخر ندارد. «فوق كلّذى علم علیم»؛(5) هرچه شما دانش داشته باشید، بالاتر از آن، دانشى متصور است. یعنىعرصه، یك عرصه‌ى تمام‌شدنى نیست. پس اینها كهنه نمیشود؛ لیكن در راه رسیدن بهاینها، آن حلقه‌ى قبلى، گفتیم دولت اسلامى است. دولت اسلامى، یعنى سازوكارها ونهادسازى‌هاى لازم براى ایجاد آن جامعه‌ى اسلامى؛ اینها چرا، ممكن است كهنه شود.ممكن است اقتضائات در دنیا جورى بشود كه این سازوكار، این هندسه‌ى نظام، كاملنباشد، مطلوب نباشد، لازم باشد عوض شود؛ هیچ اشكال ندارد. نظام اسلامى این ظرفیترا دارد. اگر نظامى دنبال آن آرمانهاست، آن آرمانها كهنه‌بشو نیست؛ اما سازوكارها،چینش این نهادهائى كه میخواهد ما را به آن آرمانها برساند، قابل نو شدن است.

البته نو شدن به معناى این است كه اقتضائات بیرونى و واقعیتها گاهى یكچیزى را اقتضاء میكند، یك روز چیز دیگرى را اقتضاء میكند؛ یك نمونه‌ى عملىِ عینى‌اشهمین سیاستهاى اصل 44 در باب اقتصاد است. یك روز تقسیم منابع اقتصادى در كشور بهآن شكلى بود كه در صدر اصل 44 قانون اساسى آمده است. اسم آوردند؛ این نهادها، اینبنیادها متعلق به بخش عمومى است، اینها متعلق به بخش خصوصى است - احصاء كردند،مشخص كردند - لیكن در ذیل همین اصل آمده است كه این تا هنگامى است كه به شكوفائىاقتصاد كشور كمك كند. معنایش چیست؟ معنایش این است كه اگر شرائط جورى شد كه اینتنظیم و این ترتیب به شكوفائى و پیشرفت اقتصاد كمك نمیكند، میتواند تغییر پیداكند؛ و تغییر پیدا كرد. این، همان جابه‌جا كردن خطوط هندسى نظام است....
البته همین تغییر هم باید متكى به اصول باشد. همین نگاهِ دوباره ونوسازى و بازسازى هم بایستى ناظر به اصول باشد؛ برگرفته و برخاسته‌ى از اصولاسلامى باشد. مثلاً فرض بفرمائید شایسته‌سالارى. احساس بشود كه شایسته‌سالارى، به اینشكل، بهتر تحقق پیدا میكند؛ یا عدالت، به این شكل، بهتر تحقق پیدا میكند سیاستها هم همین جور. سیاستهاى نظام هم ممكن است تغییر پیدا كند؛ یكروزى یك سیاست اقتصادى در كشور حاكم باشد، یك روز دیگر به اقتضاى نیازها، یك سیاستدیگر؛ منتها هر دو باید از اسلام گرفته شده باشد. این تغییر هم بایستى مبتنى باشد بر اصول اسلامى. سیاست دیپلماسى ماممكن است در یك شرائطى تغییر پیدا كند، لیكن این تغییر هم باید بر اساس اصول اسلامىباشد. اینجور نیست كه اگر چنانچه كسى سلیقه‌اش اینجور است، یا منفعت شخصى‌اشاینجور است، یا بقایش در مسند قدرت اینجور اقتضاء میكند، حق داشته باشد كه اینسیاست را یا این خط را تغییر دهد؛ نه، لازم است بر طبق معیارها باشد. البته در خودقانون اساسى تضمینهاى لازم براى این معنا هم پیش‌بینى شده است.

بنابراین با این دید، نظام جمهورى اسلامى، هم ثبات دارد، هم تحولدارد. ثبات وجود دارد،یعنى حركت، یك حركت مستمرى است به سمت آرمانها؛ تذبذب و عوضكردن راه وجود ندارد؛ حركت در خط مستقیم به سمت آرمانهاى معین است؛ اما سازوكارها عوضمیشود. یك وقت انسان به سمت یك هدفى میرود، ناچار است سوار اتومبیل بشود، در یكبخشى ناچار است سوار قطار بشود، در یك بخشى ناچار است سوار هواپیما بشود، در یكبخشى هم ممكن است لازم باشد پیاده حركت كند؛ اما هدف تغییرناپذیر است، اگرچه شكلحركت تغییرپذیر است.

بنابراین اگر بخواهیم این بخش را خلاصه كنیم، در پاسخ به این سؤال كهمسئله‌ى جوانى و پیرى نظام چگونه قابل حل است، باید بگوئیم: اولاً نوسازى نظام ممكن است، اما به معناى تجدیدنظر در آرمانهانیست؛ زیرا این آرمانها فطرى است. دوم، نوسازى به معناى تغییر نظامات، تغییرسازوكارها، تغییر سیاستها، عملى است، ممكن است، در مواردى هم لازم است و مانع ازتحجر است؛ منتها باید بر طبق اصول باشد. نكته‌ى سوم هم همین است كه این تغییر بایدبر اساس اصول باشد. پس آرمانها كه شاكله‌ىكلى نظام از آنها الهام گرفته، قابل تغییر نیست. نظام جمهورى اسلامى یك چنین نظامى است. با این نگاه، نظام فرسوده‌بشونیست، متحجربشو نیست، از راه‌بازمانده نیست و نخواهد شد؛ همیشه میتواند جوان باقىبماند. (بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشگاهیان استان کرمانشاه(۱۳۹۰/۰۷/۲۴

1390/11/24



-